تحلیل فرایند تولید و بازتولید سلطة مردانه در رمان گلیم‌باف، اثر تقی واحدی، براساس نظریه سلطة مذکر پی‌یر بوردیو

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 ستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکتری، زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

10.22034/jlc.2023.371129.1525

چکیده

سلطة مذکر، محصول برساخت جهان اجتماعی مرد‌محور است که خود را در بدن‌های زن و مرد، در قالب «عادت‌واره»‌ها جاودانه کرده است. سلطة مذکر، یکی از فرایندهای اعمال خشونت نمادین است که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در چارچوب نظم جنسیتی و روابط متضاد- متشابه دوگانه (زن و مرد) اعمال می‌شود. پرسش اصلی پژوهش این است که سلطة مذکر در فضای اجتماعی رمان گلیم‌باف (رمانی که نمونۀ خصیصه‌‌نمایی از بازتاب فضای جامعۀ سنتی افغانستان نیز هست) چگونه شکل گرفته و بازتولید می‌شود؟ و چه عواملی در این فرایند نقش اساسی دارند؟ هدف اصلی این پژوهش تحلیل فرایند تولید و بازتولید سلطة مذکر در فضای رمان نامبرده است که منجربه اعمال خشونت نمادین می‌شود. روش گردآوری داده‌ها به شیوه کتابخانه‌ای و تحلیل داده‌ها به شیوه تحلیلی- توصیفی است. ابتدا ابعاد و شاخص‌های نظری سلطة مذکر معرفی شده و سپس، داده‌های مورد نظر مطابق شاخص‌ها، از طریق تحلیل عناصر و فضای اجتماعی گلیم‌باف استخراج می‌شود؛ و در نهایت فرایند تولید و بازتولید سلطة مذکر و عوامل آن دسته‌بندی و تبیین می‌گردد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که سه‌نسل از شخصیت‌های این رمان قربانی بازتولید سلطة مردانه شده‌اند. عوامل تولید و بازتولید سلطه در این رمان عبارت‌اند از: شئ‌انگاری، ندیده‌شدن و فرودست‌پنداشتن کار زنان از سوی مردان، مبادلة نمادین زن(به‌مثابة کالا) برای انباشت سرمایة «شرف» و «غیرت» مردانه از طریق فرایند مبادله‌ای «سرالیش» (نکاح شغار). این فرایند‌ها آمادگی‌هایی‌ را در روان اجتماعی و عادت‌واره‌های زن‌ستیزانه زنان و مردان به میان آورده است؛ که سبب بازتولید سلطة مردانه و خشونت نمادین می‌گردد.

کلیدواژه‌ها



مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 10 بهمن 1401
  • تاریخ دریافت: 02 آذر 1401
  • تاریخ بازنگری: 07 بهمن 1401
  • تاریخ پذیرش: 10 بهمن 1401