اهداف و چشم انداز

 

سخن سردبیر

روایت به طور کلی به هر متنی اعم از کلامی و یا دیداری اطلاق می‌شود که با به کارگیری عناصر مهمی همچون کنش، کنش گران، پی رنگ، زمان، مکان، زاویۀ دید، روابط علت و معلولی، چالش های مختلف، تقابل، تعامل، هم آمیختگی، عواطف، تنش‌ها،  و ... سبب شکل‌گیری سازوکار معنایی جهت ایجاد تغییر از یک وضعیت به وضعیت دیگر می‌گردد. بنابراین، روایت جنبۀ دینامیک و پویا دارد. از طریق روایت است که جهانِ متن سازماندهی گشته و معنادار می‌شود. با این حال، روایت تابع یک فرایند زمانی خطی نیست. روایت در عین اینکه می تواند خطی باشد، امکان سرپیچی از نظام خطی را نیز دارد. به عنوان مثال در روایت پیروزی انتخاباتی که توسط روزنامه‌ای اعلام می‌گردد، ما می توانیم در همان ابتدای روایت با خبر پیروزی یک حزب، یعنی پایان کنش مواجه شویم. این در حالی است که روایت پیروزی دارای کنش‌هایی برنامه‌ریزی شده، حوادثی غیرقابل پیش‌بینی، دخالت کنش‌گران آشکار و پنهان، سازوکار ابزاری و معنوی و شرایط زمانی، مکانی و غیره است که طی مراحل رقابت انتخاباتی شکل گرفته و به اوج رسیده‌اند. اما روزنامه می‌تواند این روایت را از هر نقطه‌ای که می‌خواهد آغاز  و در هر نقطه ای که بخواهد پایان دهد. این نکته نشان می‌دهد که در یک سوی روایت همۀ حوادث، اتفاقات، شرایط، کنش‌ها و مراحلی است که آن را شکل داده‌اند و در سوی دیگر آن، راوی است که برای آن نقطۀ شروع، استمرار و پایان انتخاب می‌کند. اینکه با توجه به این توضیحات، می توان گفت که روایت شناسی علمی است که در پی کشف و بررسی سازوکار شکل گیری روایت و معناهای آن در درون متون مختلف، اعم از ادبی، تصویری، سینمایی، معماری، موسیقی می باشد. حتی، بعضی از اندیشمندان حوزۀ روایت از روایت در فضای شهری صحبت می کنند؛ و بعضی دیگر پا را از این هم فراتر گذاشته و از روایت های اجتماعی که مربوط به زندگی روزمرۀ ما در جامعه می گردد سخن می گویند. برای نمونه، می توان به روایت ترافیک شهری یا آلودگی محیط زیست و یا بحران آب و خشکسالی اشاره نمود. بنابراین، جهان روایت را می‌توان به دو دستۀ بزرگ تقسیم نمود: جهان روایت‌های درون متنی و جهان روایت‌های اجتماعی برون متنی: هر چند که جامعه خود متن بزرگی است که در درون آن متن های کوچک تر همواره جاری هستند.

با توجه به این گستردگی حوزۀ روایت و اینکه ما همواره در درون روایت به سر می‌بریم، علمی تحت عنوان روایت‌شناسی به عنوان یک ضرورت نشانه – معنایی، تاریخی و اجتماعی- فرهنگی مطرح می‌گردد. در کنار چنین علمی که حدود یک قرن تلاش عینی را ثبت نموده است، ضرورت ایجاد مجلۀ روایت‌شناسی بیش ار بیش احساس می‌شد. به همین دلیل، دست اندرکاران انجمن نقد ادبی ایران از مدت‌ها پیش به فکر تاسیس مجله‌ای بودند که بتواند در برگیرندۀ مطالعات مربوط به همۀ حوزه‌های روایت باشد. امیدواریم با تلاش و همکاری صمیمی، جدی و علمی همۀ اندیشمندان این حوزه، بتوانیم پاسخگوی نیازهای بخشی از جامعۀ علمی که هم به کارکردهای بومی روایت می اندیشد و هم در انتظار توسعۀ علم روایت و الگوهای مطالعاتی آن است، باشیم.  در واقع، آنچه را که ما امروز در حوزۀ روایت شناسی، مدیون اندیشه و تلاش دانشمندان بزرگی همچون، پراپ، لوی استروس، دومزیل، موس، گرمس، اکو، بارت، ژنت، تودوروف، ریکور، جیمسون و ... هستیم باید به مثابۀ میراثی علمی بدانیم که هم وظیفۀ حفظ و هم وظیفۀ توسعۀ آن را داریم. مجلۀ روایت شناسی در این راستا حرکت نموده و سعی دارد علاوه بر توسعۀ علمی این حوزه، شناسایی، تحلیل علمی و کشف امکانات و نقاط مبهم آثار ادبی، هنری و فرهنگی را در دستور کار خود قرار دهد.

با سپاس از همۀ اندیشمندانی که ما را در این وظیفۀ مهم یاری خواهند نمود.

حمید رضا شعیری

سردبیر مجلۀ روایت شناسی