مواجهه با «دیگریِ فرهنگی» در ادبیات داستانی مهاجرت افغانستان مطالعه موردی: پایان روز نوشته محمدحسین محمدی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا

2 استاد زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه الزهراء

10.22034/jlc.2023.351198.1491

چکیده

حدود چهاردهه از مهاجرت افغانستانی‌ها در گوشه و کنار گیتی می‌گذرد و آنان در این سالها، آثار ادبی فراوانی در کشورهای میزبان تولید کرده‌اند. در این میان، مضمون «مهاجرت» در برخی نوشته‌های نویسندگان مهاجر پررنگ است که مهاجر و میزبان با چند و چون آن آشنایی درستی ندارند. بنابراین، تحقیق و بررسی برای شناساندن این ادبیات و فراز و فرودهای آن به مهاجران و میزبانان اهمیت دارد. این مقاله با به کار بستن ‌شیوه توصیفی-تحلیلی به مطالعه موردی رمان پایان روز اثر محمدحسین محمدی در چهارچوب نظریه نشانه‌شناسی فرهنگی می‌پردازد. پرسش اساسی این پژوهش آن است که «مهاجر افغانستانی» با توجه به اشتراک فرهنگی، تاریخی، زبانی، اسطوره‌ای و رسم‌الخطی که با ایران دارد، در کدام تعریف فرهنگی از دیگری فرهنگی یعنی فرهنگ، پادفرهنگ و نافرهنگ در اصطلاح نشانه‌شناسی فرهنگی جای گرفته است. بنا بر یافته‌های این تحقیق، رمان پایان روز در حکم متن فرهنگی است که حضور مهاجر افغانستانی را در سپهر نشانهای ایران، در حکم دیگریِ فرهنگی، در صورتهای پادفرهنگ و نافرهنگ بازنمایی کرده است. پژوهش حاضر به دیگر رویکرد مهم نشانه‌شناسی فرهنگی یعنی رویکرد طبیعت و فرهنگ نیز می‌پردازد و نشان می‌دهد که در این رمان مزار شریف، نماینده طبیعت و تهران، نماینده فرهنگ بازنمایی شده است.

کلیدواژه‌ها



مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 01 اسفند 1401
  • تاریخ دریافت: 19 تیر 1401
  • تاریخ بازنگری: 25 بهمن 1401
  • تاریخ پذیرش: 30 بهمن 1401