1
استادیار گروه زبان انگلیسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2
دانشیار گروه زبان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران
10.22034/jlc.2023.392626.1554
چکیده
امروزه در ایران و برخی دیگر کشورها بتهجقه نقشی است که در بسیاری از گفتمانهای هنری دیده میشود. درباره پیدایش این نقش تشتت آراست و آن را برگرفته از سرو، کاج، آتش، سیمرغ،..... میدانند. حال بتهجقه از این نقوش به فرهنگ رفته و آنجا تولید گفتمان و هویت میکند. امروزه این نقش مرزها را درنوردیده و به گفتمان بینالمللی کشیده شده است. بتهجقه متعلق به تجربههای فرهنگی و اسطورهایست و زمانیکه از دید عناصر روایتسازی مورد مطالعه قرار میگیرد مشخص میشود که منشا اسطورهایی دارد و روایتسازی و در نتیجه گفتمانسازی میکند. مساله پژوهش این است که بتهجقه چگونه شرایط روایی خود را درون گفتمانها حفظ میکند؟ چگونه نقش و کارکرد گفتمانی خود را توسعه میبخشد؟ چگونه با تثبیت کردن جایگاه خود از گفتمان ملی به بینالمللی میرسد و مشروعیت گفتمانی خود را به دست میآورد که سبب توسعه جایگاهش درون ساختارهای روایی و هویتی میشود و علاوه بر حفظ هویت خود در طول زمان، آن را به فرهنگهای دیگر نیز انتقال میدهد؟برای پاسخ، با رویکرد نشانهمعناشناختی گفتمان علاوه بر نشان دادن جایگاه ارزشی بتهجقه، به تحلیل شرایط توسعه روایی آن درون فضاهای گفتمانی متعدد پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که بتهجقه علاوه بر حفظ جایگاه، با تولید حرکت آن را متحول میکند و هویتش را نه با تغییر که با ثبات به دست میآورد. بتهجقه با تولید تخیل، دیالوگ بین طبیعت و فرهنگ را شکل میدهد و نظام ارزشی تولیدی خود را با اسطوره و تخیل پیوند میزند و اینگونه از جایگاه ملی به بینالمللی پیش میرود.