تحلیل فرایندی شدن معنا در ساختار روایی داستان « شهرمدهوشان» با رویکرد نشانه- معناشناختی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران، تهران.

10.22034/jlc.2023.402000.1574

چکیده

در تحلیل نشانه- معناشناختی، گفتمان روایی، یکی از مهمترین شاخه‌های تحلیل گفتمان است که نظریه‌های متعددی را به خود اختصاص داده است. یکی از مهمترین نظریه‌پردازان گرمس است که دونظام روساخت و نظام ژرف ساخت را جهت فرایند آفرینش معنا مطرح کرد. بر اساس این نظریه در هر داستان روایی مولفه‌‌های مانند اتصال و انفصال گفتمانی، موضع‌گیری، افعال‌موثر، زاویه دید، فرایند همنشینی وجانشینی، مقولات همگن و انواع گفتمانهای کنشی، شوشی، زیبایی‌شناختی،بوشی، مربع معنایی و تنشی طی فرایندی تحقّق می‌یابد که کشف ساخت‌های بنیادین فرایند معناسازی را مورد مطالعه قرار‌می‌دهند؛ مساله جستار پیش رو کاوش چگونگی فرایند آفرینش معنا به واسطه درهم کنش نظامهای گفتمانی در نظام روساخت و نظام ژرف ساخت داستان است. و همچنین بررسی این مساله که مضامین اخلاقی، شخصیت‌پردازی و اسطوره‌ای در ژرف ساخت داستان چه نقشی در فرایند آفرینش معنا ایفا می‌کنند تا کارکرد ارزشی گفتمان و جریان ارزشی که کنشگر و شوشگر به آن وابسته است را تغییر دهند؟ فرض چنین است، نقش فرایند کنش و شوش در تغییر شرایط تحوّل گفتمان‌ها با تأثیر بر باور و تغییر در نوع احساس کنشگر، روند گفتمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و کارکرد ارزش آن را متحوّل می‌سازد. به گونه‌ای که روایت با گفتمان شوشی به گفتمان کنشی روی می‌آورد و مجددا نظام شوشی دگردیسی شده و جنس آن از نوع زیبایی‌شناختی و اسطوزه‌ای تبدیل می‌شود و گفته‌خوان با فرایند شکل‌گیری ارزشهای معنوی روبرو می‌شود و شخصیتهای داستان حضور خود را در ژرف ساخت بر گفته‌خوان هویدا می‌سازند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات



مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 20 آبان 1402
  • تاریخ دریافت: 24 خرداد 1402
  • تاریخ بازنگری: 19 مرداد 1402
  • تاریخ پذیرش: 07 شهریور 1402