تحلیل ظرفیت پُلی ژانریک و روایت به مثابۀ شگرد زیبایی‌شناختی در غزلی از «لیمه افشید» شاعر معاصر افغانستان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه تاریخ، دانشکدۀ هنر، دانشگاه ایالت پنسوانیا، ایالات متحدۀ آمریکا

10.22034/jlc.2024.417880.1595

چکیده

شعر، بیشتر از هر کلام دیگری، از زبان کار می‌کشد و از ظرفیت‌های پنهان آن بهره می‌برد. سیّال بودن حوزۀ شعر باعث شده به فراخور زمان، وجهۀ جامع‌الاطرافی خویش را حفظ و حضور پررنگش را بر بستر ادبیات ملل تثبیت کند. از جمله امکانات بسیار مهم برای ایجاد جهان‌های ممکن در زبان، روایت است. از قدیم‌ترین دوره‌ها، شعر برای محاکات و بازنمایی اسطوره، حماسه، عرفان، عشق و ... به سپهر روایی متوسل شده و از آن به عنوان یک امکان زبانی در تکوین جهان هنری سود برده است؛ به همین دلیل، شعر دارای ظرفیت پلی ژانریک است و در گفت‌وگوی پیوسته با امکانات هنری و شگردهای زیبایی‌شناسانۀ ژانرهای دیگر قرار دارد. پژوهش حاضر به تحلیل ظرفیت پلی ژانریک، به ویژه روایت به عنوان مهم‌ترین امکان خلق جهان برساخته در غزلی از لیمه افشید می‌پردازد و هدف آن، تحلیل نقش روایت به عنوان یک شگرد یا صناعت زبانی در خلق جهان هنری و جادوی تأثیر در غزل این شاعر است. هم‌چنین کارکرد تمهیدات روایت، چون تعلیق، زمان‌پریشی، تعامل خطوط روایی و ... را نیز به عنوان هستۀ اصلی فرایند شکل‌گیری مفاهیم ضمنی در این غزل بررسی می‌کنیم. دستاوردهای پژوهش نشان می‌دهد که عامل اصلی جذابیت و کشش این غزل، ساختار روایی منسجم و دلالت‌مند با استفاده از امکان زبانی و تمهید روایت است؛ امکانی که به دلیل تنگنایی فشارۀ تنشی، زمان و مکان را دچار درجۀ صفر حضور می‌کند و در گسترۀ مفهومی به مدد ایجاد تعلیق و عدم قطعیت، شکاف عمیقی برای شکل‌گیری و رشد گفتمان معنایی ایجاد می-کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات



مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 08 اسفند 1402
  • تاریخ دریافت: 03 مهر 1402
  • تاریخ بازنگری: 04 دی 1402
  • تاریخ پذیرش: 24 دی 1402